چهار شنبه 25 بهمن 1391 |
|
قند خون مادر بالاست .... (اما) دلش همیشه شور میزند...
پ مثل پوریا
|
نویسنده : مامان شایان
|
دو شنبه 23 بهمن 1391 |
فقط محض شوخی و خنده کسی به دل نگیره :
زن خودش رو خوشگل میکنه چون خوب فهمیده که چشم مرد تکامل یافته تر از عقلشه.
هر زنی از سر هر مردی زیاده.
مردها جنگ رو دوست دارن چون بخاطر جنگ، ظاهری جدی پیدا میکنن و این تنها چیزیه که نمیذاره زنها بهشون بخندن.
خداوند مردا رو نیرومندتر آفریده ولی نه لزوما باهوشتر.ولی به زنان فراست و زنانگی داده و اگر این دوتا با هم خوب بکار برن، میتونن مغز هر مردی رو مختل کنه.
زنا از مردا عاقلترن، چون کمتر میدونن و بیشتر میفهمن.
مردا همه مثل همن فقط چهره هاشون با هم فرق داره تا بشه از هم تشخیصشون داد..
یک مرد عبارت است از کلیه ادا و اطوارهای گذشته و امروزش.
نویسنده : مامان شایان
|
یک شنبه 22 بهمن 1391 |
شنبه 21 بهمن 1391 |
مسئولین یک مؤسسه خیریه متوجه شدند که وکیل پولداری در شهرشان زندگی میکند
و تا کنون حتی یک ریال هم به خیریه کمک نکرده است. پس یکی از افرادشان را نزد اوفرستادند..
مسئول خیریه: آقای وکیل ما در مورد شما تحقیق کردیم
و متوجه شدیم که الحمدالله از درآمد بسیار خوبی برخوردارید
ولی تا کنون هیچ کمکی به خیریه نکردهاید.
نمیخواهید در این امر خیر شرکت کنید؟
وکیل: آیا شما در تحقیقاتی که در مورد من کردید
متوجه شدید که مادرم بعد از یک بیماری طولانی سه ساله، هفته پیش درگذشت
و در طول آن سه سال، حقوق بازنشستگیاش کفاف مخارج سنگین درمانش را نمیکرد؟
مسئول خیریه: (با کمی شرمندگی) نه، نمیدانستم. خیلی تسلیت میگویم.
وکیل: آیا در تحقیقاتی که در مورد من کردید
فهمیدید که برادرم در جنگ هر دو پایش را از دست داده
و دیگر نمیتواند کار کند و زن و 5 بچه دارد
و سالهاست که خانه نشین است و نمیتواند از پس مخارج زندگیش برآید؟
مسئول خیریه: (با شرمندگی بیشتر) نه . نمیدانستم. چه گرفتاری بزرگی ...
وکیل: آیا در تحقیقاتتان متوجه شدید که خواهرم سالهاست که در یک بیمارستان روانی است
و چون بیمه نیست در تنگنای شدیدی برای تأمین هزینههای درمانش قراردارد؟
مسئول خیریه که کاملاً شرمنده شده بود گفت: ببخشید. نمیدانستم اینهمه گرفتاری دارید ...
وکیل: خوب. حالا وقتی من به اینها یک ریال کمک نکردهام شما چطور انتظار دارید
به خیریه شما کمک کنم؟
باز هم زود قضاوت کردید؟؟؟؟
نویسنده : مامان شایان
|
جمعه 20 بهمن 1391 |
در زبان انگلیسی واژه های
FriEND : دوست
BoyfriEND : دوست پسر
GirlfriEND : دوست دختر
BestFriEND : بهترین دوست
همگی سه حرف) ENDخاتمه) را بهمراه دارند.
اما کلمه FamILY (خانواده) سه حرف ILY را دارد
که همان مخفف "I Love You" می باشد
و جالب است بدانید :
FAMILY= Father And Mother I Love You
نویسنده : مامان شایان
|
جمعه 20 بهمن 1391 |
اگه به اون دایره خیره بشید بعد از مدتی کمی حرکت میکنه
ادامه مطلب یادت نره
نویسنده : مامان شایان
|
پنج شنبه 19 بهمن 1391 |
چهار شنبه 18 بهمن 1391 |
چهار شنبه 18 بهمن 1391 |
به حرمت باران سکوت کردم تا بدانی به عظمت باران دوستت دارم
میشه پروانه بود و روی هر گل نشست
اما بهتره مثل تو مهربون بود و توی هر دل نشست
نویسنده : مامان شایان
|
سه شنبه 17 بهمن 1391 |
زن زرنگ و آرزوهایش:
روزی خانمی در حال بازی گلف بود که توپش تو جنگل افتاد
او دنبال توپ رفت و دید که یک قورباغه ای در تله گیر کرده است
قورباغه به او گفت:
اگر مرا از این تله آزاد کنی سه آرزوی تو را برآورده می کنم
زن قورباغه را آزاد کرد
قورباغه گفت:
"متشکرم" ولی من یادم رفت بگویم شرایطی برای آرزوهایت هست؛
هر آرزویی داشته باشی شوهرت ۱۰ برابر آن را میگیرد
نویسنده : مامان شایان
|
چهار شنبه 17 بهمن 1391 |
دو شنبه 16 بهمن 1391 |
یک جمله زیبا از طرف خدا:
قبل از خواب دیگران را ببخشید ,
من قبل از اینکه بیدار شوی تو را بخشیده ام...
..........................................................
یه عاشق میگه:
اگه واست اتفاقی بیفته میمیرم!
ولی یه رفیق میگه :
اگه بمیرمم نمیذارم واست اتفاقی بیفته!
نویسنده : مامان شایان
|
یک شنبه 15 بهمن 1391 |
نویسنده : مامان شایان
|
شنبه 14 بهمن 1391 |
!پیرمرد عاشق به زنش گفت : بیا یادی از گذشته های دور کنیم
پیرزن قبول کرد من میرم تو کافه منتظرت و تو بیا سر قرار بشینیم حرفای عاشقونه بزنیم
فردا پیرمرد به کافه رفت. دو ساعت از قرار گذشت، ولی پیرزن نیومد
وقتی برگشت خونه، دید پیرزن تو اتاق نشسته و گریه میکنه
ازش پرسید: چرا گریه میکنی؟
پیرزن اشکاشو پاک کرد و گفت:
بابام نذاشت بیام.
نویسنده : مامان شایان
|
|