   
     |
قند خون مادر بالاست .... (اما) دلش همیشه شور میزند...
2پسر با عشقی مشترک در کشورهای مختلف! (طنز) توی ژاپن: جوان اولی از عشق جوان دومی نسبت به دختر محبوبش متاثر میشه و خودکشی می کنه جوان دومی هم از مرگ همنوع خودش اونقدر اندوهگین میشه که خودکشی می کنه بعدش برای دختر ژاپنی هم چاره ای جز خودکشی نیست .
لغتنامه شایان: نوشابه = شوبابه امام زاده = ازاماده دوچرخه = دوخرخه مسواک = مسکاو ماکارونی= کاکارانی مدرسه= مردسه شیر= ایر یخچال= لکچال پیاده= پداده کوچیکتر که بود به تخم مرغ میگفت موکوکولو
برنامه پت و مت رو خیلی دوست داره
روزی یک ساعت رو حتما باید بشینه فیلمشون رو ببینه
تازه کلی بهشون می خنده واسه منم توضیح میده که بعدش میخواد چی بشه.
با توپ و فوتبالم که بزرگ شده توی خونه وایمیسته
میگه مامان اینجا سالنه منم فوتبالیستام پسپولیسم
راستی از بادکنک خیلی میترسه مخصوصا وقتی بادکنک باد میکنیم
گریه میکنه ملتمسانه میگه نکن نکن ..
آخه توی تولد 2 سالگیش مسابقه بادکردن بادکنک گذاشته بودیم
بین باباش عمش عموهاش و زن عموش
بادکنک ها یکی یکی پشت سرهم میترکید خیلی وحشت کرده بود
فکر نمیکردم اینقدر بترسه
یارو میره دکتر میگه من شبها خواب میبینم با خرها فوتبال بازی میکنم دکتر میگه بیا این قرص ها رو بخور. میگه میشه از فردا شب بخورم آخه امشب فیناله
نام همسر در موبایل آقایون: بعد 1 ماه: عزیزم بعد 2ماه: خانمم بعد 3 ماه : همسرم بعد 1 سال: منزل بعد 2 سال:هیتلر بعد 3 سال: عزرائیل بعد 4 سال: ناشناس
نام همسر در موبایل خانم ها: زمان آشنایی: مرد رویاهام نامزدی: عشقم ازدواج: همنفس بعد 1 ماه: جان دلم بعد 2 ماه: سایه سرم بعد 3 ماه: شوهرم بعد 1 سال: آقا بالاسر بعد 2 سال: بخوربخواب بعد 3 سال: نره غول بعد 4 سال: لندهور
:: برچسب‌ها: اس ام اس, اس ام اس خنده دار,
شایان 8 دی ماه 3 ساله شد رفت توی 4 سالگی. رفته بودیم مشهد، شایانی مامان دلش واسه ماشین پلیساش تنگ شده بود توی راه که میومدیم میگه مامانی ماشینام دارن گریه میکنن میگم واسه چی مامان جان، میگه دلشون واسم تنگ شده (احساساته یه بچه رو داشته باش) چه دورانی دارن این بچه ها بخدا دوست دارم واسه یه نصف روزم شده برم توی اون دوران. شما چی؟
اقاااااا خاااااانم نظر یادتون نره
زندگی باور میخواهد آنهم از جنس امید که اگر سختی راه به تو یک سیلی زد ، یک امید قلبی به تو گوید که خدا هست هنوز....
جای همگی خالی چهل هشتمی مشهد بودم چقدر شلوغ بود. دور تادور حرم آقامون امام رضا بوی سپند بود و دسته های سینه زنی که از شهرهای مختلف اومده بودن به پابوس .به یاد دوست خوبم هم بودم که التماس دعای مخصوص داشت
سلام دوستان گلم من مامان شایان 29 سالمه . امیدوارم با دیدن این سایت خسته نشید. براتون آرزوی موفقیت دارم.
|
|
تبادل
لینک هوشمند
