سالوادور
سالوادور

حالم را پرسیدند؟ گفتم رو ب راهم،

اما کسی نفهمید رو ب کدام راه!

 

زندگی را اشکی بیش نمی دانم پس بگذار با اشک چشمم بنویسم دوستت دارم.

 

صبح امروز کسی گفت به من: توچقدر تنهایی!

گفتمش در پاسخ: تو چقدر نادانی!

تن من گر تنهاست، دل من با دلهاست.

دوستانی دارم همه از جنس بلور که دعایم گویند

و دعاشان گویم.

یادشان در دل من ، قلبشان منزل من

 

پرسیدند دوستش داری ؟

گفتم دنیای من است

گفتند دوستت دارد

گفتم تنها سوال من است

 

روی جعبه دلم نوشتم: احتیاط لازم نیست!

شکستنیها شکست،

هرجور مایلید حمل کنید.

 

به هرکه میگویم "تو" به خودش میگیرد!!

چه ساده اندیش اند

نمیدانند هیچکس برای من " تو " نمیشود.

 

این روزها از میان تمام ردیفهای موسیقی دلم فقط شور تو را میزند.



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





:: موضوعات مرتبط: ، ، ،
نویسنده : مامان شایان